چرا گریه میکنی،چرا دلت خونه/هنوزم دوست داری که تا باشیم تو یک خونه؟ خونه ای که ما دو تا رو به هم میرسونه/خونه ای که زندگی توش مثل زندون نمونه؟
**********
میگن ما دو تا رو از هم جدا دیدن/میگن ما دو تا رو کنار هم ندیدن منکه یادم نمیاد جدا مونده باشیم/آخه تو رفاقتمون چیزی کم نزاشتیم اما شاید نه،شاید راست میگن/شاید تو رو با یکی دیگه توی پارک دیدن زودباش حرف بزنُ،بگو که همش دروغهُ/فقط میخوان که بین ما تفرقه بیفتهُ بگو که اونا دوست دارن،ما دو تا با هم نباشیمُ/لحظه میشمارن که ما از هم جدا شیم (یه روزایی عاشق من تو بودی/روزایی که چشم به من تو میدوختی روزایی که دلامونُ به هم داده بودیم/روزایی که واقعا عاشق هم شده بودیم) میخوام بدونم این سکوتت نشونه ی چیه/میخوای بگی عشقت تنهات میزاره میره؟ میخوای بگی حرفاشونُ قبول داری/یا اینکه داری سرکارم میزاری؟ یه حرفی بزنُ،یه چیزی بگو که به نفع هر دومونه/یه کاری کن خاطراتمون تا ابد فقط واسه خود خودمون بمون دیگه اشکم داره در میاد/انگار هِی تو زندگیم داره بد میاد سَرِتُ بالا بگیرُ یه چیزی بگو/فقط چیزی رو که من دوست ندارم نگو (یه روزایی عاشق من تو بودی/روزایی که چشم به من تو میدوختی روزایی که دلامونُ به هم داده بودیم/روزایی که واقعا عاشق هم شده بودیم) چرا بقض گرفتت میخوای گریه کنی؟/میخوای خودتو عشقتو ازم رها کنی؟ آره!انگار حرفای اونا همش راستهِ/عاشقم بودی ولی الآن شدی ازم خسته؟ هنوزم خاطراتت تو آسمون فکرم/داره جا واز میکنه،نمیخواد با تو بره عشقم بگو بینم چی شده که کوله بارتُ بستی/نکنه بدی کردم که گذاشتی رفتی اون مثل من نیست که تو رو تنها بخوادت/یکی بهتر گیرش بیاد سریع تنهات میزاره شدم عین یه کبوتر،که از روی عشق/داره میزنه هِی بال و پر حالا باخاطراتت فردا رو چه جور بکشم/کاش از همون اول دورتو خط میکشیدم بیا منُ ببین که واسَت اسیرم/تو چرا پیش دیگران کردی حقیرم
**********
پس گریه هات به خاطر همین بود/میخواستی از پیشم بری تو اینقدر زود از من خسته شدی برو راه بازه/طاغت ندارمُ،باید بمیرمُ،ندارم راهِ چاره